جمعه نامه:«سال اقتصاد مقاومتی، تولید،اشتغال» شماره: 07
بسمه تعالی
جمعه نامه:«سال اقتصاد مقاومتی، تولید،اشتغال» شماره: 07
امام خامنهای در مراسم سالگرد ارتحال امامخمینی(ره):
جای شهید و جلاد در دهه 60 عوض نشود / بعضی ها می گویند چالش با قدرت ها هزینه دارد، سازش هم هزینه دارد / تخلفاتی در انتخابات انجام شد که باید با جدیت پیگیری شود / انقلابی گری را با اسم افراطی گری نفی نکنید / برخی چه برنده شوند چه بازنده بی ظرفیتی نشان می دهند.
بد اخلاقی ها و تخلفات گسترده و مفرط حسن روحانی و عواملش با عبور از خط قرمزها در انتخابات بقدری مشمئز کننده بود که علی رغم صعه صدر بالای مقام معظم رهبری بسیاری از فرمایشات معظم له در سخنرانی 14 خرداد متوجه وی بود و رهبری از عملکرد دولت ناراضی.
آغاز گام سوم با تهدیدات نظامی عربستان و داعش!!
یکی از تبلیغات مبهم در انتخابات از سوی حسن روحانی واژه گام سوم بود که معنی و مفهوم آن برای کمتر کسی روشن بود اما آنچه در عمل تا بحال مشاهده شده گام سوم با آغاز تحریم های جدید و برداشته شدن سایه جنگ باتهدیدات گسترده نظامی از سوی امریکا و عربستان با قراردادهای سنگین نظامی چند صد میلیاردی روبرو شدیم و در 17/3/95 با حضور فیزیکی داعش در تهران در مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی(ره) با شهادت 12 نفر و مجروح شدن بالغ بر 40 نفر، اگر چه به قول مقام معظم رهبری این ترقه بازی ها هیچ خللی در کشور نمی تواند ایجاد کند. اما شاید این حرکت مذبوحانه داعش برای تغییر افکار عمومی و جلب توجه ها به خود باشد ولی آقای حسن روحانی که مخالف مبارزه با سرمنشاء داعش در سوریه و عراق و.. است باید پاسخگو باشد.
واکنش داریوش سجادی به اقدامات تروریستی تهران: آقای روحانی این بازتاب عملکرد نسنجیده شماست / وقتی در انتخابات تصویری از ایران ارائه کردی که در آن سپاه به لسان شما به اتهام موشک بازی تضعیف شد و کل 38 سال گذشته را زیر سؤال بردی ترجمه و بازتاب این نزد امریکا و عربستان و اسرائیل یعنی سیستم توسط جنابعالی دو شقه شده و فرصت خوبی است تا بتوان این گسل رو با بحران امنیتی فعال کرد / این کمال بی لیاقتی و فقدان شعور و میل مضاعف به ماندن در پاستور به هر بهایی است.
با رئیس جمهور بیشتر آشنا شویم (قسمت اول):به بیان محقق و نویسنده کامران غضنفری: آقای حسن روحانی تو خاطرات خودش ذکر میکنه که در سال 1360 که نماینده مجلس دور اول شده بود، تصمیم میگیره نام خانوادگی خودش رو بصورت رسمی از فریدون به روحانی تغییربده واین کار رو انجام میده و شناسنامه اش از حسن فریدون تبدیل میشه به حسن روحانی، خب اما یک سوال اینجا بوجود میاد ایشون از حدود سال 1369که میرن انگلیس مشغول تحصیل تو مقطع کارشناسی ارشد میشن تا سال 1378 که مدرک دکترای خودشون رو از انگلیس دریافت میکنند، در مراسم فارغ التحصیلی ایشون رو حسن فریدون صدا میکنند! اگه ایشون نام خودش رو سال 60 رسما به حسن روحانی تغییر داده چگونه 18سال بعد از اون با نام حسن فریدون از انگلیس فارغ التحصیل میشه ومدرک دکترا میگیره؟ ایا این مطلب نشان دهنده اون نیست که ایشون احتمالاعلاوه بر داشتن پاسپورتی با نام حسن روحانی یک پاسپورت دیگر هم بانام حسن فریدون داشته؟ این یکی از سوالاتی هست که اقای حسن روحانی باید به اون جواب بده. یک نکته دیگر این هست که اقای روحانی سال 1378مدرک دکترا رو بنا بر ادعای خودش دریافت میکنه، اما چطور ایشون در اسفند سال 1358که کاندیدای مجلس میشه کاندیدای دور اول شورای اسلامی خودش رو دکترای حقوق معرفی میکنه در حالی که در اون زمان مدرک ایشان لیسانس حقوق بوده نه دکترا و این یعنی جعل عنوان ، جعل عنوان دکترا وتا سال1378یعنی تا 20 سال بعد که ایشون مدرک دکترا میگیره ایشون همچنان ازعنوان جعلی دکترا تومقاطع مختلف و در پست ها و مسئولیت های مختلف در جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده ایشون در تاریخ 19اسفند 1358یه مصاحبه ای با روزنامه جمهوری اسلامی داره که تو مقدمه اون مصاحبه گفته شده که از دانشگاه لندن در رشته ی جامعه شناسی حقوق ایشون دکترا گرفته! بعد هم تو تبلیغات انتخاباتی از ایشون به عنوان دکتر حسن فریدون(روحانی) تبلیغ میکند و تو مدارک ثبت شده در مجلس شورای اسلامی هم مدرک ایشون رو دکترای حقوق ثبت کردند خب این معناش چی هست؟ معناش این هست که دکتر حسن روحانی از سال 1358تا سال 1378به مدت 20سال هم به مردم و هم به مسئولین جمهوری اسلامی ایران دروغ گفته در مورد مدرک خودش و از عنوان جعلی دکترا استفاده کرده این به لحاظ حقوقی و قضایی جعل عنوان محسوب میشه که یک جرم هست به لحاظ قضایی وقابل تعقیب قضایی هست
از سویی دیگر چون ایشون طی این مدت از مزایای مدرک دکترا تو پست ها و سمت های مختلفی که تو مجلس ومعاونت ریاست جمهوری و ریاست مرکز مطالعات مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی استفاده کرده این مصداق کلاهبرداری محسوب میشه که یک جرم هست و قابل تعقیب قضایی است، یعنی اقای حسن روحانی هم مرتکب جعل عنوان شده هم مرتکب کلاهبرداری که هر دو جرم قابل تعقیب قضایی است. خب یک مطلب مهم دیگه که باید بهش توجه کرد این است که ایشون وقتی از حدود سال 69 تا74 داره ظاهرا کارشناسی ارشد میخونه واز 74 تا 78هم مشغول تحصیل دکترا تودانشگاه کالدونیای گلاسکو انگلستان هست، پست های مهمی رو در جمهوری اسلامی داشته پس چه جوری ایشون با این پست های مهمی که داشته درس توی انگلیس میخونده؟ ایشون نماینده مجلس بوده در 5دوره نائب رئیس مجلس بوده در دوره های 4و5 رئیس کمیسیون سیاست خلرجی مجلس شورای اسلامی از سال 71تا 72 دبیر شورای عالی امنیت ملی از سال 68تا84 بوده مشاور امنیتی رئیس جمهور از سال 68تا84 بوده عضو ورئیس کمسیون سیاسی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 70تا 92بوده یعنی این مسئولیت های مهم رو هم در قوه مقننه وهم در قوه مجریه داشته چطور همزمان ایشون تونسته طی چندین سال با داشتن چنین پست های مهم در داخل کشور در خارج کشور هم همزمان مشغول تحصیل باشه در صورتی که میدونیم یک کارمند عادی اداری اگر بخواد در مقطع لیسانس حتی همزمان با کارش مشغول به تحصیل بشه بهش اجازه نمیدن ومیگن درس خوندن شما در ساعت اداری خلاف هست وبه کار شما لطمه میزنه خب چطور ایشون با چهار پنج عنوان مهم حکومتی مشغول تحصیل شده؟
این یک سوال- سوال مهم دیگه این هست که ترددهای آقای حسن روحانی به انگلیس با چه توجیهی صورت میپذیرفته؟ خب دو حالت بیشتر نمیشه تصور کرد برای این قضیه یا این ترددها بصورت غیر رسمی و پنهانی صورت میگرفته تا از مسئولین جمهوری اسلامی کسی از این سفر ها و اهداف ایشون مطلع نشه چون ایشون خودش رو دکترا معرفی کرده بود دیگه، لذا اینکه بیا بگه که من برای گرفتن مدرک دکترا برم به انگلیس برای تحصیل در طی این مدت اونم با داشتن اون مسئولیت های متعدد ومهمش هیچ توجیهی نداره و نمیتونه مسئولین رو توجیه کنه و این یک مسئله ای است که کاملا مغایر با امنیت ملی کشور بوده که با داشتن این پست ها ایشون بره تو یه کشور خارجی ودرس بخونه چرا چون سازمان اطلاعاتی انگلیس سرویس اطلاعاتی انگلیس که به خوبی آقای حسن روحانی رو از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و قبل اون حتی میشناختند و از مدرک تحصیلی ایشون که کارشناسی حقوق بوده اطلاع داشتند وبه خوبی می دانستند که اقای حسن روحانی از مجلس اول به بعد داره از مدرک جعلی دکترا استفاده میکنه این طبیعی است که این سرویس اطلاعاتی براحتی از این طعمه استفاده کنه به سراغ ایشون بره و تهدید کنه ایشون رو که اگر با ما همکاری نکنی ما شما رو لو خواهیم داد و افشا خواهیم کرد که عنوان دکترای شما جعلی است و این مسئله امنیتی بسیار مهمی است که می بایست مسئولین کشور به اون توجه بکنند خب این یک حالته؛ حالت دوم این هست که نه این ترددهایی که ایشون طی این چند سال به انگلیس می کرده با اطلاع رؤسای جمهور وقت یعنی آقای هاشمی رفسنجانی و آقای محمد خاتمی بوده و رؤسای مجلس وقت آقای ناطق نوری اگر اینجور بوده یعنی اینکه این افراد هم از عنوان جعلی دکترای آقای حسن روحانی خبر داشتند و در برابر جعل عنوان از سوی ایشون سکوت کردند و در واقع در این جرم با ایشون شریک هستند. اما یک نکته رو باید در نظر گرفت از اونجایی که آقای هاشمی رفسنجانی از سال 69 به بعد هیچ موقع تو یادداشتهای روزانه خودش به ترددهای آقای حسن روحانی به انگلیس به عنوان ادامه تحصیل اشاره ای نکرده مشخص میشه که به احتمال زیاد ایشون از این ترددها و ماجرای تحصیل آقای حسن روحانی احتمالا خبر نداشته، بنابراین آیا نمیشه به این جمع بندی رسید که به احتمال زیاد آقای حسن روحانی هم مسئولین و هم قانون را طی اون مدت دور زده؟
این یک مطلب ، مطلب دیگر مربوط به موضوع خود پایان نامه دکترای ایشون هست که طی هفته های اخیر اسناد مختلفی ارائه شده که حاکی از اون هست که بخش قابل توجهی از پایان نامه ایشون از روی کتاب ها و پایان نامه های اشخاص دیگر کپی برداری شده بدون اینکه به منابع اصلی اشاره شده باشد که این کار سرقت علمی محسوب میشه و بعضی اعضای کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی هم بر این مسئله ورود کردند و در حال بررسی موضوع هستند و چنانچه این مسئله سرقت علمی در پایان نامه دکترای آقای حسن روحانی توسط وزارت علوم تأیید بشه قاعدتاً مدرک دکترای ایشون باطل خواهد شد و این هم به عنوان جرم، جرم قابل تعقیب قضایی تلقی خواهد شد چون ایشون می بایست کلیه حقوق و مزایایی که از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون در سمت های مختلفی که در جمهوری اسلامی داشته و با استناد به ادعای داشتن مدرک دکترا اون حقوق و مزایا رو گرفته را باید به بیت المال برگرداند.. ادامه دارد
پاسخی کوتاه و گویا به لجن پراکنی های رضا سلطان زاده حامی فتنه و فتنه گران..
سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آیینه یزد در مقاله ای با عنوان یاران! دینتان را بهخاطر سیدعباس نفروشید. که در شماره 508 آیینه یزد منتشر و در سایت یزد فردا نیز منعکس شده آورده: ایرانیان شاهد بودند عده زیادی از هواداران سید ابراهیم رئیسی خانه به خانه، روستا به روستا، شهر به شهر، محل به محل، خیابان به خیابان، کوچه به کوچه هفتههای متوالی تلاش کردند، دوندگی نمودند به این و آن تلفن زدند در هر جلسه سخنرانی مردم را با اتوبوس و مینیبوس به محل سخنرانی رساندند با نام مقدس امام رضا(ع) و آستان قدس رضوی نبات و پارچه سبز و بن غذا به عنوان تبرک و تیمن پخش کردند، گروهی را چهار پنج روزه مجانی و یا فقط با اخذ کرایه وسیله نقلیه به مشهد مقدس اعزام نمودند، بین زائران حضرت علیبن موسیالرضا(ع) نبات و پارچه سبز و بیسکویت و بن غذای حضرتی توزیع کردند،..
آقای سلطان زاده! مدافعان حرم را که می شناسید؟ و می دانم که به آنها ارادتی ندارید بلکه ارادت شما به جبهه مقابلشان قابل ارزیابی است که با دلیل حضوراً خدمتتان گفته ام. پرسشی که دارم این است آیا آنجا هم نبات و پارچه سبز و بن غذا و هر چه که به ذهن شکاک شما می رسد فرستادند که از جمعیّت بالغ بر 3000 نفر از مدافعان حرم حتی یک نفر هم به حسن روحانی رأی ندادند؟ آنها که بهترین جوانان این کشور از اقشار مختلف هستند و شهدای آینده ای هم در بین آنان می باشند، به چه دلیل آنها یک نفر هم به حسن روحانی رأی ندادند و تمامی آرای آنها به سیّد ابراهیم رئیسی بوده است، آیا رأی آنها به خاطر نبات و پارچه سبز بوده است؟ یا رأی آنها که جانشان را کف دست گرفته تا امنیّت شماهایی را در اینجا تأمین کنند روی حساب و دقت بوده و می دیدند و لمس می کردند که رأی به روحانی یعنی رأی به کشاندن پای داعش به مرزهای ایران! چرا که روحانی هیچ اعتقادی به جبهه مقاومت در خارج از مرزها ندارد و در سخنان بعد از انتخاباتش هم صریحاً اعلام کرده و عملاً برنامه های امریکایی است که پیش می رود و نتیجه بذری که شما قلم بدستان بی انصاف کاشته اید و به آن می بالید در آینده ای نه چندان دور در مرزهای شرقی و غربی ما خود را نشان می دهد. پیش کش آن هم صدور گاز مجانی به کشور حامی داعش برای هزینه های مربوطه!! با این تفاوت که امثال ماها که در دفاع مقدس تا آخر ایستادیم و توانستیم در این سن و سال برای مدت محدودی هم که شده در جمع مدافعان حرم باشیم، جسم ناقص و ناقابلی داریم که به دستور ولی فقیه به پای نظام اسلامی حاضریم فدا نماییم که این آرزوی نهایی و قلبی ماست. اما دلمان برای شما و آن بدبختهایی که برای بهتر شدن دنیای خود چنین بذری را کاشتید می سوزد که چگونه همین دنیای خراب خود را خراب تر کرده و با پای خود به دنبال سرابی می روید که خون آشامهای بی رحم منتظرتان نشسته اند تا شما را در پنجه خود گرفتار نموده و انتقامی از شما و ملت ایران بگیرند که روی انگلستان خبیث را در قتل نیمی از جمعیت ایران بین سالهای 1296 تا 1298 سفید کنند. ای کاش این خرابی برای شما و ما و یک نسلمان بود چه بسا که فرزندانمان نیز بی رحمانه به خاک و خون کشیده شوند که باعث و بانی آن شما بودید و آنها مات و مبهوت که چرا چنین گرفتار شده اند. تنها امیدواری ما فقط به این است که با سرانگشت ولی فقیه زمان خرابی ها رفع و گره ها باز شود و کار به آنجاها کشیده نشود.
اما اگر پیمانه ملتی هم پرشده باشد از کفران نعمتها و ناسپاسی ها و اصرار بر گناهان، ورق برمی گردد و زیادبن ابیه ها و حجاج ها مسلط می شوند و خواصی چون عبداله بن عمر که حاضر به بیعت با امام علیه السلام نشدند باید بروند و با خفت و خواری با پای حجاج بیعت کنند. شاید این اتفاق برای امثال سلطان زاده ها متصور باشد. فرض کنید داعش از پیکر مدافعان گذشته و بر شهر یزد مسلط شده آیا امثال رضا سلطان زاده چه می کنند؟ اینها که مرد جنگ با دشمن نبوده و نیستند، بلکه مرتب آب به آسیاب دشمن می ریختند، آیا برای حفظ جان خود کاری جز کار عبداله بن عمر برای آنها متصور است؟ شاید بعضی که چنین نوشته هایی را می خوانند بگویند اینها خیالبافی هایی است که نگارنده بدون توجه به هم بافته، لذا محض اطلاع در حدی که خودستایی نباشد این را متذکر می شوم که نگارنده در سال 1366دانشجوی برتر دوره عالی نظامی دافوس بودم (جایگزین شهیدان حاج حسن دشتی و خلیل حسن بیگی) و همان اواسط سال 66 که هاشمی رفسنجانی(..) عامدانه اقدام به دستکاری خطرناک در جبهه ها نمود و در حال جابجایی عمده قوا از جنوب به شمال غرب بود بنده سقوط فاو و به هم ریختن جبهه ها را در 6 ماه آینده یادآور شدم که بعضی هم کلاسی ها که از فرماندهان بودند در حد یک طنز تلقی می کردند اما شاهد بودیم که چنین شد. علی اصغر باقری 14/3/96
ارزیابی ها در باره حضور پرشور قریب 42 میلیون نفر در انتخابات
اگر با محوریت جمهوری اسلامی ایران نگاه کنیم بی شک حضور پرشور قریب 42 میلیون نفر پای صندوق رأی در انتخابت 29 اسفند 96 فارغ از اینکه هر کس به چه کسی رأی داده باشد این آراء کلاً در سبد جمهوری اسلامی ایران و نظام اسلامی است و بسیاری از توطئه ها را خنثی می کند. اما اگر از دیدگاه اصلح محوری بنگریم این آراء تقسیم شده و عده ای توانستند و عده ای هم خواسته یا ناخواسته نتوانستند به اصلح رأی بدهند. اگر از دیدگاه انقلابی گری بنگریم نامزد غیر انقلابی آراء بیشتری را در کنار آن تخلفات گسترده و ساختار شکنی ها کسب نمود. اگر از دیگاه اقتصادی بنگریم فردی که غالب شده اعتقاد چندانی به اقتصاد مقاومتی ندارد و نگاهش به بیرون از مرزها و مذاکره و اینهاست و به قول خودش شاید در 100 سال آینده هم گشایشی حاصل نشود!! اگر با محوریت جبهه مقاومت و در برابرش داعش و اسرائیل و امریکا نگاه کنیم گر چه همه آراء رزمندگان ایرانی جبهه مقاومت در سبد آقای رئیسی بود ولی رقیب ایشان که شدیداً مخالف جبهه مقاومت است رأی آورد و در حقیقت از این منظر که نگاه کنیم داعشی ها و اربابانشان آمریکا و اسرائیل و انگلیس و عربستان سعودی خوشحال و مسرور شدند.
معرفی وبلاگ جمعه نامه: jome.parsiblog.com – شمارگان 2000 برگ
با یاد شهدای حملات داعش در 17/3/96 در مجلس و حرم امام پاسخگو:09131545684
تهیه و تکثیر: یزد – علی اصغر باقری – جمعه 19/ خرداد /96 برابر با 14رمضان 1438